چرا طاق کسری برای ایرانیها مهم است؟
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۹۶۸۴۲
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ چند روز پیش همزمان با آغاز سال ۲۰۲۱ در شبکههای اجتماعی عراقی تصاویری از طاق کسری منتشر شد که نشان میداد بخش دیگری از طاق این اثر باستانی فرو ریخته است. این موضوع اگرچه بین دوست داران میراث فرهنگی در عراق واکنش زیادی داشت به نحوی که در شبکه های مجازی هم این تصاویر پخش شد و کاربران، دولت عراق را مسبب آن دانستند و از بی توجهی دولت عراق انتقاد کردند اما در ایران هم واکنشها بعد از ترجمه این خبر کم نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری از باستان شناسان و دوست داران میراث فرهنگی و حتی رسانهها به این موضوع پرداختند و یادآوری کردند که قرار بود این بنای تاریخی نه تنها در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گیرد بلکه میبایست در همکاری مشترک بین ایران و عراق مرمت شود.
در این میان سوالی به وجود میآید این است که چرا ایوان مدائن برای ایرانیها مهم است و ریختن بخشی از سقف آن، اینقدر در میان فعالان شبکههای اجتماعی ایرانی هم با واکنش همراه بود و باستان شناسان به طور جدی نگران این اثر تاریخی شدند؟
پاسخش البته خیلی ساده است. چون این بنای تاریخی، ایرانی است.
اثر باستانی و نماد تمدن ساسانیان در عراق فعلی است
طاق کسری که به آن ایوان مدائن یا ایوان خسرو هم گفته میشود، بلندترین طاق خشتی جهان و تنها بنای قابل مشاهده از شهر باستانی تیسفون در عراق است که حدود دو هزار سال قدمت دارد؛ یک اثر باستانی که نماد تمدن ساسانیان در عراق فعلی است.
این طاق بلندای ۳۷ متری، دهانه ۲۵ متری و عمقی ۴۸ متری دارد این حجم از بنایی که با خشت ساخته شده قطعاً در زمان خودش یک شگفتی به حساب میآمده است چون امکانات امروزه برای ساخت آن وجود نداشت. همچنان که بنای سنگی تخت جمشید و بسیاری از بناهای دیگر در زمان خودشان شگفتی محسوب میشوند و هنوز هم باشکوه هستند. این طاق زمانی ساخته شده که ایران از جیحون تا فرات را در اختیار داشت.
بنای ایرانی که در دهههای اخیر تحت تأثیر روابط پر تنش بود
این طاق منبع الهام بسیاری از معماران شده است مانند آندره گدار، معمار مشهور فرانسوی که با الهام از این طاق و معماری فرانسوی، طاق موزه ایران باستان را طراحی کرد یا محسن مقدم، استاد دانشگاه تهران و باستان شناس و معماری که با ایده گرفتن از این طاق، یک نشان گچی و ساسانی، آرم دانشگاه تهران را طراحی کرد و ساخت.
این بنا به این دلیل اینکه چندین سده است که دیگر درون مرزهای ایران قرار ندارد بسیار مورد بیتوجهی قرار گرفته و ناامنی در عراق در چند دهه گذشته هم مزید بر علت شده است. این اتفاق موجب شده بنایی با این درجه از اهمیت هنوز به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت نشود.
با این وجود وزارت میراث فرهنگی همچنان در گفتگوهایش با مسئولان عراقی از آمادگی ایران برای مرمت این بنای تاریخی صحبت میکند. مسئولان کشور عراق نیز همیشه از این آمادگی استقبال کردهاند اما هیچ وقت به سرانجام نرسیده است.
از این اثر تاریخی که در شهر تیسفون قرار دارد، چیز زیادی باقی نمانده است. ضمن اینکه از حفاریها در منطقه تیسفون، که بارها به ویژه در دهههای بیست و سی میلادی مورد کاوشهای باستان شناسی قرار گرفته موزههای عراق سهم چندانی نبرده اند. بیشتر آثار پیدا شده از عراق برده شده و امروزه در موزه پرگامون برلین و مجموعه کوچکتری در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند.
آخرین تهدید جدی برای این اثر تاریخی، در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ و با گسترش حضور داعش در عراق شکل گرفت که تا فاصله ۶۰ کیلومتری این بنا پیشروی کرده بودند و امکان تخریب آن توسط آنها وجود داشت.
دغدغه باستان شناسان برای مرمت طاق کسری
همزمان با سفر حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران به عراق، کارشناسان و باستانشناسان، از او خواستند مسئله رسیدگی هرچه سریعتر به طاق کسری را با مسئولان عراقی مطرح کند، زیرا این بنای تاریخی در خطر نابودی قرار دارد.
رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران در نامهای به علیاصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی وقت، از او خواسته که همزمان با سفر رئیسجمهوری ایران به عراق، با رایزنی رئیسجمهور و وزیر فرهنگ و گردشگری عراق، افزون بر مرمت و بازسازی طاق کسری، این یادگار درخشان فرهنگ و تمدن ایرانی در کشور عراق، زمینه حضور باستانشناسانِ متخصص ایرانی را برای پژوهشها و کاوشهای دامنهدار باستانشناسی در میراث فرهنگی و تمدنی ایران فراهم کنند.
پس از آن ولی تیموری معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی درباره پیگیری پیشنهاد قبلی عراق درباره مرمت «ایوان مدائن» طاق کسری گفته بود: ایران برای مرمت این آثار باستانی قبلاً هم اعلام آمادگی کرده بود، اما شرط آن، تأمین هزینههای متخصصان ایرانی از سوی عراق است که اگر این شرایط از سوی آنها فراهم شود، ایران در اینباره اقدام خواهد کرد.
این صحبتها نشان میدهد که عزمی برای شروع کار مرمت نیست حتی مرمت اضطراری که باستان شناسان به دنبال آن هستند. چون نه عراق هزینه اش را دارد و نه ایران این هزینه را برای میراث فرهنگی میپردازد.
اکنون بار دیگر پس از انتشار خبر تخریب بخش دیگری از این بنا، مسئولان ایرانی آمادگی خود را برای مرمت این بنا اعلام کردند اما همچنان این صحبتها در حد حرف باقی مانده است. از آن سو فعالان اجتماعی عراقی نیز این خرده را به مدیران دولتی خود میگیرند که چرا نسبت به این بنا بی توجه هستند و حتی آن را در فهرست میراث فرهنگی یونسکو ثبت نمیکنند.
کد خبر 5116047 فاطیما کریمیمنبع: مهر
کلیدواژه: میراث فرهنگی طاق کسری باستان شناسی شهرداری تهران آلودگی هوا شورای شهر تهران قاسم سلیمانی وزارت آموزش و پرورش ویروس کرونا بنیاد شهید و امور ایثارگران شورای شهر شهر تهران پلیس راهور آیت الله مصباح یزدی وضعیت معابر تذکرات شورای شهر سازمان تامین اجتماعی بنای تاریخی باستان شناسان میراث فرهنگی برای مرمت طاق کسری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۹۶۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی